آدم خوبه...

همچنان نمی تونم بفهممت. البته از همون اول هم نمی تونستم تشخیص بدم‌ چجور آدمی هستی. 

همیشه آدم خوبه ای بودی که می خواست نقش منفی ترین کارکترا رو بازی کنه. 

جالبه که هیچ وقت هم موفق نبودی. با مهربونیات گند میزدی به اون شخصیت شروری که قصد ایفاشو داشتی.:)

 

یعنی یکی میومد جلال و جبروت و هیبت کاراکتر ایفاییت رو میدید، می گرخید و در می رفت. البته این اول کار بود. اگه که ترسشو کنار میذاشت و باهات سر حرفو باز می کرد به این نتیجه می رسید نه تنها ترسناک و بی رحم نیستی،  بلکه از کیوت ترین شخصیتای دنیایی.  

اصلا گودی و گوگولی خودمی!*فواران احساسات*-**

 

حس می کنم تو هم مثل جوزفین یه چینی شکستنی هستی که نیاز به مراقبت فراوان داره. ولی یچیزیو نمی فهمم. نمی فهمم چرا جای این‌ که من ازت مراقبت کنم تو  ازم مراقبت می کنی. یعنی مثلا قبل اینکه من سیستمای امنیتی خونه مونو فعال کنم تو سیستم امنیتی کل شهر رو فعال می کنی.

 همچین آدم خوبی هستی. 

 

تو دست هرکسی یه چاقوی معمولی ببینم جوری جانب احتیاطو رعایت می کنم که انگار طرف قاتله و می خواد منو بکشه. بعد تو دست تو تبر هم باشه بازم متصور میشم که می خوای باهاش میوه پوست بکنی. تو اهل قتل نیستی اصلا. زیادی خوبی. زمین به درد زندگی برای تو نمی خوره.

 

پلاس:تو کسی هستی که نیاز به مراقبت داره. ولی خودش ناجیه.‌

پلاس2: بچه که بودم ادعات می شد گرگی. گرگ باحال و مهربونی بودی. این تصویر گرگ یاد آور اون زمانه. زیاد جدیش نگیر.:))

  • ۵
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۲ ]
    • EMMA CARTER
    • دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۰۳

    دوست باحال

    من: جوزفین چی کار می کنی؟

    جوزفین:

    سال99= دارم انیمه می بینم و زبان ژاپنی یاد می گیرم.                                                                                                                                                سال1402= دارم کتاب می خونم  و درسای زندگی می آموزم.                                                                                                                                        سال1403= دارم چیزای جالب تو  یوتیوب نگاه می کنم و تجربه کسب می کنم.                                                                                                                   

    من: وایییی عاشق تنوع طلبی هاتم!

    خدا می دونه که چقدر از داشتن چنین دوست خفن و باحالی خوشحالم!

  • ۸
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۲ ]
    • EMMA CARTER
    • شنبه ۱۵ ارديبهشت ۰۳

    گروه های مخفی واقعین؟

    هشدار!: این پست حاوی مطالبی است که خواندش به افرادی که چیزی از "گروه های مخفی و آموزه های کوین ترودو" نمی دانند توصیه نمی شود.

    لطفا دقت کنید که من هیچ مسئولیتی در قبال ایجاد توهم توطئه یا پارانوئیدی شدن شما بعد خواندن پست، قبول نمی کنم. پس اگر با شنیدن حقایق ممکن است به سرتان بزند لطفا بی خیال این پست شوید.

     

    نمیدونم چطور باید شروع کنم. یعنی اصلا نمی دونم چجوری توضیح بدم که هر کسی این پستو می خونه منظورمو بفهمه و یهو به سرش نزنه که من دیوونم یا خودش دیوونه ست یا هرچی.

     

    خب بذارین اینطور بگم. همه ما می دونیم این جهان داره توسط سیاستمداران و آدمای کله گنده اداره می شه. این آدما مثل رئیس جمهور و وزیر کشور و پادشاه و ملکه و کلا هرچی، فقط یه قسمت از قضیه کنترل جهانن. یه قسمت دیگه از جهان تو پشت صحنه از طریق گروه های مخفی اداره می شه.

    گروه هایی که از زمان های خیلی دور اطلاعاتی رو با خودشون حمل می کنن و سرشار از راز های عجیب و شگفتی های خاصین. اونا همونطور که گفتم، از پشت صحنه جهانو اداره می کنن و گاهی نمیذارن مردم به قدرت واقعی ای که دارن پی ببرن.

  • ۵
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۴ ]
    • EMMA CARTER
    • جمعه ۱۴ ارديبهشت ۰۳

    چگونه از اژدهای خود مراقبت کنیم؟

    - چگونه از اژدهای خود مراقبت کنیم؟
    به سختی؟ به آسانی؟ به سبک هیکاپ؟ به سبک آستریت؟ به سبک ویولت؟ به سبک الکساندر؟


    شاید بخواین بپرسینواقعا نیازی هست از اژدهای خود مراقب کنیم!؟

     اصلا چرا باید از یه اژدها مراقبت کنیم؟
    اونا بزرگن.... قوین... قدرتمندن...
    در بعضی موارد آتیش دارن و می تونن در مواقع خطر از خودشون دفاع کنن.‌
    پس دیگه چه نیازی به مراقبت ما دارن؟

  • ۵
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۶ ]
    • EMMA CARTER
    • پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۰۳

    خوشی های کوچیک...

    یکی از آرامش دهنده ترین تصاویر جهان، برام این تصویره.

    اصلا وقتی ساعت دوازده نصف شب میام دیسکوردمو باز می کنم و می بینم این دو نفر فارغ ز غوغای جهان نشستن دارن آهنگ گوش میدن، حالم جوری خوب میشه که نگو.

    حالا شایدم خیلی فارغ ز غوغای جهان نباشن. یا حتی برعکس، مشغول کارای سخت و طاقت فرسایی باشن که به ذهن منم خطور نمی کنه. شاید واسه این آهنگ گذاشتن که حواسشون پرت شه از کارای سختشون و...

    ولی درکل هر وقت می بینم تو هر حال و هوایی اونا اونجا هستن آرامش به وجودم تزریق می شه. انگاری پاشی هر روز ببینی خورشید تو آسمونه و می تونی یه زندگی جدید رو شروع کنی.:)

     

    امیدوارم که سالم و سلامت باشن و همچنان به آهنگ گوش دادنشون ادامه بدن تا منم با دیدنشون انرژی بگیرم و خیالم از "در جریان بودن زندگی" راحت شه.^-^

  • ۴
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۰ ]
    • EMMA CARTER
    • پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۰۳

    رپ انگیزشی+ متن اینجانب شایع

    اینجانب کم کم دارم دوستدار آهنگ های رپ می شوم. در واقع بچه بودم از رپ متنفر بودم. چون ریتم تند و گاها فحشایی که رپرا می دادن، به نظرم ترسناک میرسید.

    اما الان سه چهار تا آهنگ رپ انگیزشی و تقویت کننده روحیه گوش دادم و به نظرم رپ اونقدرا هم بد نیست. (البته هنوزم عاشق رپ نیستما) پیشنهاد می کنم این چهار تا رو شما هم گوش بدین:

    .اینجانب از شایع

    .یه بار از شایع

    .مصر از شایع و هیدن

    .می جنگم از یاس

  • ۳
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۱ ]
    • EMMA CARTER
    • شنبه ۸ ارديبهشت ۰۳

    هندوونه ای که دادی:)

    نمی دونم دروغ گفتی یا نه.
    نمی دونم واقعا از کسی چیزی شنیدی یا نه.
    نمی دونم این حرفو برای دلخوشیم زدی یا نه.
    نمیدونم اصلا بهم ایمان داری یا نه. 

     

    ولی این حرفت حتی اگه دروغ باشه و بدون لحظه ای فکر زده باشیش...
    حتی اگه برات یه حرف کلیشه  باشه که به همه میگی... 
    حتی اگه به قول خودم فقط هندوونه باشه که زیر بغلم بذاری...
    با تموم این حتی ها و احتمالات بازم بهم انرژی دادی و کاری کردی پرواز کنم!
    کاری کردی که اکلیلی بشم و نورافشانی کنم!


    منو شیر کردی تا باوجود اینکه نابغه هم نیستم، نابغه بشم و پرقدرت برم تو میدون! 
    ممنونم ازت.♡
    حتی اگه تموم حرفات هندونه باشه، بازم مراقب هندونه ها هستم تا نیفته بشکنه.:)))

  • ۵
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۳ ]
    • EMMA CARTER
    • شنبه ۸ ارديبهشت ۰۳

    شروع می کنم...

    راستش نمیدونم چی بگم. اولین بار نیست که می نویسم یا حتی وبلاگی رو اداره می کنم. دو تا وب دیگه هم تو بیان دارم. هرچند خودمو وبلاگ نویس حرفه ای یا همچین چیزی نمی دونم. به هرحال اولین بارم نیست.

    با این فضا آشنام. اما تاحالا وب شخصی نداشتم. میدونین؟ یجورایی با اینکه درمورد خود واقعیم و اتفاقاتی که تو زندگیم میفته صحبت کنم، غریبم. اما تصمیم گرفتم دیگه اینجوری نباشم. حداقل نه تو وبلاگ خودم. این روزا مردم تو تلگرام و جاهای مختلف دیلی و چنل میزنن و شروع می کنن به حرف زدن راجع به خودشون.

    این وب هم برای من حکم دیلی رو داره. برای همین حرفایی می زنم که به خودم و اتفاقات پیرامونم مربوطه و شاید خیلیا خوششون نیاد و حوصله شون سر بره. پس همینجا هم میگم اگه وقتتون براتون با ارزشه اینجا تلفش نکنین.

  • ۲
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۱ ]
    • EMMA CARTER
    • سه شنبه ۴ ارديبهشت ۰۳
    زندگی کن و لبخند بزن
    به خاط آنهایی که از نفست آرام میگیرند
    و به امیدت زنده هستند
    و با یادت خاطره می سازند.
    نمیدانم در زندگیت بهترین چگونه معنا می شود
    من همان بهترین را برایت آرزو می کنم