۲ مطلب در شهریور ۱۴۰۴ ثبت شده است

تابستونی که گذشت...

تابستون امسال خیلی برام عجیب گذشت. اولش که با جنگ شروع شد و بعدش برای من کلی اتفاق دیگه افتاد. یسری از دوستام ولم کردن... و به یسریای دیگه اونقدر نزدیک شدم که تو خواب هم نمی دیدم... جایزه گرفتم... اعتبارمو از دست دادم... بابا بزرگ مریضی بدی گرفت و ما تو یه هفته دو بار 350 کیلومتر یا بیشتر رو طی کردیم تا بهش سر بزنیم و آخر سر هم تو قلبش باطری گذاشتن.

  • ۴
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۴ ]
    • EMMA CARTER
    • شنبه ۳۰ شهریور ۰۴

    دلم میخواد آپلود کنم ولی حسش نیست:/

    منجمله بدبختی های عالم اینه که گیر مانیک بیفتی. اصلا این لامصب انقدر نابود کننده ست که حد نداره. صبح شادی و خوشحالی و انرژی شب افسردگی شدید وتمایل به مرگ. البته الان خیلی بهترم با آیکونی به نام "گور باباش" که خیلی هم مودبانه نیست آشنا شدم و از همون برای مواجهه با مشکلات کمک میگیرم. 

  • ۳
  • 𝒄𝒐𝒎𝒎𝒆𝒏𝒕'𝒔 [ ۲ ]
    • EMMA CARTER
    • چهارشنبه ۲۰ شهریور ۰۴
    زندگی کن و لبخند بزن
    به خاط آنهایی که از نفست آرام میگیرند
    و به امیدت زنده هستند
    و با یادت خاطره می سازند.
    نمیدانم در زندگیت بهترین چگونه معنا می شود
    من همان بهترین را برایت آرزو می کنم