و ماه اول تابستون تموم شد و من هنوز هیچ کار خاصی نکردم. البته باید بگم دو تا انیمه دیدم. یکیش هر قسمتش کلا 5 دقیقه بود و کلا فاز سازنده رو نفهمیدم و اون یکی هم ایسکای جدید از دازای اوسامو بود. و چند تا هم کتاب خوندم. به خودم گفته بودم این تابستون کارای فردریک بکمن و فریدا مک فادن رو کامل میخونم حتی اگه تکراری باشن. و تا اینجا اینا رو خوندم:
هنر اغواگری
مکبث
به نجاتش می ارزد
در جنگل تاریک تاریک
ادمکش ها
مادربزرگ سلام رسوند و گفت متاسفه
سباستین و ترول
هر روز صبح خونه دور تر و دور تر میشه
و من دوستت دارم
به جز 5تای اول بقیه از جناب بکمنه و بعدا میام نظرمو راجع بهشون میگم. الان گفتم فقط یه پست بذارم ببینم میاد یا نه. تازگیا یا خیلی اینترنت ما کند شده یا هم خود بیان قاطی کرده. کلا نمیتونم از صندوق بیان استفاده کنم. این شکلکایی که افزونش رایگان شده هم نمیتونم اضافه نمایم. احساس خنگی و همچنین عقب موندگی شدید می کنم.
بگذریم...
امروز تصمیم دارم برم پارک و از بچه ها ویدئو تهیه کنم برای یسری پروژه ها. مینگ هم که بچه فامیلمونه ازم قول گرفته باهاش گیم بزنم. برای ادامه تابستون هم شاید اسپانیاییمو تقویت کردم و شاید رفتم سرکار. البته والدین گرامی با این دومی تا حدی مخالفن. نوشتنمو هم از سر میگیرم و ایده داستانمو بالاخره به مرحله اجرا در میارم. همینا دیگه فعلا.
بریت ماری اینجا بود
ما در برابر شما
+ یک مرگ و بعد از استفن کینگ